پسر یه تصمیم مهم گرفت . شاید برای تمام زنگیش . اصلا تمام مسیر زندگیش رو عوض می کرد . ۳۴ نفر به انضمام خودش ( چون بالاخره خودش هم یه جور آدم بود دیگه )از موضوع خبر دار شدن . و نظر ۳ تاشون با بقیه فرق داشت
یکیشون گفت : ایول یه آدم باحال ، یه کار باحال !
یکیشون براش آرزوی موفقیت کرد و بهش گفت :موفق باشی دوست من
و یکیشون که خیلی هم عزیز بود فقط گوش داد و با سکوت خودش موافقت خودشو نشون داد .
پسر دیگه تصمیمشو گرفته بود .
پسر راه خودشو انتخاب کرده بود .
و دوباره پسر ، اولین قدم خودشو تو اون راه طولانی و عجیب برداشت !
خیلی خوبه که آدم نگاه به این قشنگی به دنیا یا موجود نفرت انگیزی مثل سوسک داشته باشه اما من با اولین برخورد با یه سوسک جونش رو جای اینکه نجات بدم میگیرم. متاسفام خودمم هم. اما بدم میآد دیگه. چیکار کنم.
پسر از تصمیمش مطمئنه؟!
این مال دوتا پست بعدیته!
nina_davari (10:58:32 PM): webloge in mellat ro khundi?
nina_davari (10:59:21 PM): be nazaram faghat ye chizi neveshtan ke ye chizi neveshte bashan
..............
hesam_armandeh (11:04:31 PM): vali masalan behrooz(mishnasish dige?!) khoob minevise! full.blogsky.com
خوب حق حساب من یادت نره!
تو اینو میدونی که اون پسر واقعا ممنون اون ۳ نفر و مخصوصا اونی که سکوت کرد آخه اون پسر همه اون دوست های مهربونش رو توسط اونی که سکوت کرد پیدا کرده شاید اگه اون نبود اون پسر هیچوقت .......